طلاق پدر و مادر، تغییری اساسی و اغلب دلخراش در دنیای یک کودک است و از نگاه او طلاق، یعنی از دست دادن خانواده. خیلی از بچهها با شنیدن خبر جدایی پدر و مادر، غافلگیر، غمگین، عصبانی و مضطرب میشوند. کودک طلاق به این فکر میکند که زندگیاش از این به بعد چه تغییری خواهد کرد و به سختی میتواند با شرایط جدید کنار بیاید.
دنیای بچهها دنیایی وابسته است و بچهها با روحیهی لطیف و حساس خود ارتباط بسیار نزدیک و عمیقی با پدر و مادر خود به عنوان همراهان همیشگی و دوست داشتنی دارند. بچهها شدیدا به مراقبت والدین خود وابسته و دلگرماند. اما دنیای نوجوانان کمی مسقلتر، دورتر و مجزاتر از پدر و مادر است. آنها به خود متکیترند و روی دوستان خود تمرکز بیشتری دارند و حالا در این سنین، زندگی اجتماعی آنها گستردهتر شده و به بیرون از خانه و خانواده و دنیایی بزرگتر با تجربیات فراوانتر کشیده شده است. بنابراین تاثیر گذاری جدایی پدر و مادر بر یک کودک و یک نوجوان، با هم متفاوت است.
واکنش کوتاه مدت یک کودک نسبت به طلاق میتواند از نوع واکنش اضطرابی باشد و سوالاتی از ترس و نگرانی در ذهن او ایجاد کند: «حالا چه میشود؟» و «چه کسی از من مراقبت خواهد کرد؟». کودک با بیشترین ترسهای خود به این سوالها جواب میدهد، در نتیجه واکنش او نیز اضطراب بیشتر خواهد بود. کودک طلاق معمولا احساسات خود نسبت به جدایی پدر و مادرش را پنهان میکند و هر چند ممکن است ظاهرا آرام و بیتفاوت به نظر برسد اما در درونش غوغایی برپاست.
اما واکنش یک نوجوان نسبت به جدایی پدر و مادر، تهاجمیتر است و میخواهد با رفتارهای ستیزه جویانه و نافرمانی کردن، کنترل زندگیاش را به دست بگیرد. یک نوجوان، نیتی و عصیان خود را با فاصله گرفتن از پدر و مادرش نشان میدهد. او با خودش فکر میکند «اگر پدر و مادرم نتوانستند به هم متعهد بمانند و از خانوادهمان مراقبت کنند، پس من باید بیشتر به خودم متکی باشم و مستقل شوم»، «اگر آنها به نظر من اهمیت ندادند و فقط به خودشان فکر کردند پس من هم باید فقط به خودم اهمیت بدهم»، «اگر آنها برایشان مهم نبود که من آزرده و ناراحت میشوم، پس من هم اهمیتی به اینکه آنها را ناراحت کنم و برنجانم نمیدهم».
برای بیشتر پدر و مادرهایی که در زندگی مشترک خود به بن بست میرسند، طلاق تنها راه حل موجود است و نگرانی در مورد موقعیت بچهها، آیندهی آنها و آسیبهایی که ممکن است ببینند، بزرگترین دغدغهی پیش روست.
محققان میگویند طلاق برای همهی کودکان استرس برانگیز است اما بعضی از کودکان طلاق، زودتر از بقیه خودشان را با شرایط جدید تطبیق میدهند.
اولین سال زندگی بعد از طلاق برای کودکان طلاق، سختترین است
پژوهشگران دریافتهاند کودکان طلاق، طی سالهای اول و دوم بعد از جدایی پدر و مادر، سختترین شرایط را پشت سرمیگذارند و با بیشترین چالشها روبرو هستند. بعضی از کودکان طلاق، زودتر با تغییرات پیش آمده در زندگی روزمرهی خود سازگاری پیدا میکنند اما بعضی دیگر انگار هرگز نمیتوانند به شرایط «نرمال» برگردند. این درصد کوچک از کودکان طلاق ممکن است بعد از جدایی پدر و مادر، دچار مشکلاتی مداوم شوند که حتی تمام طول عمر با آنها باشد.
کودکان طلاق و تاثیر هیجانی
طلاق برای تمام خانواده نابسامانی ایجاد میکند اما برای کودکان، چنین موقعیتی میتواند پریشان کننده، ترسناک و ناامید کننده باشد:
البته هر خانوادهای شرایط منحصربفرد خودش را دارد. در خانوادههایی که اختلافات شویی شدید است، طلاق پدر و مادر به معنی جنگ و دعوا و تنشِ کمتر بوده و کودک را به آرامش میرساند.
کودکان طلاق و استرسها
یکی از پیامدهای طلاق این است که بچهها از تماس و ارتباط روزانه با یکی از والدین محروم میشوند. کم شدن مدت زمان رابطهی والد و فرزند بر کیفیت این رابطه نیز اثر میگذارد و محققان دریافتهاند خیلی از کودکان طلاق بعد از جدایی، احساس صمیمیت کمتری با والدی که با او زندگی نمیکنند خواهند داشت.
طلاق بر رابطهی فرزند با والدی که سرپرستی او را به عهده دارد نیز اثر میگذارد. در اغلب موارد، سرپرستی کودک بعد از طلاق به عهدهی مادر است و تک سرپرستی فرزند، استرس زیادی به مادر وارد میکند. مطالعات نشان میدهند معمولا بعد از طلاق، از محبت و پشتیبانی مادر تا حدودی کم میشود. ضمنا بنا بر یافتهها، دیسیپلین و اقتدار مادر بعد از طلاق، استمرار کمتری داشته و کم اثر میشود.
برای بیشتر کودکان طلاق، جدایی پدر و مادر، سختترین بخش ماجرا نیست بلکه استرسها و تبعات ناشی از آن چیزهایی هستند که زندگی بعد از طلاق را دشوار و پیچیده میکنند.
عوض شدن مدرسه، اقامت در خانهای جدید و زندگی کردن با یکی از والدین که خودش اکنون با احساسات جدیدی درگیر است، تنها چند نمونه از موارد استرس برانگیزی هستند که زندگی را برای یک کودک طلاق سخت میکنند.
چالشهای مالی و اقتصادی نیز از مشکلات شایع بعد از جداییاند. بسیاری از خانوادهها مجبور میشوند به خانهای کوچکتر نقل مکان کنند یا منطقهی ست خود را تغییر دهند و اغلب به امکانات کمتری نیز دسترسی خواهند داشت.
کودکان طلاق و مشکلات روانشناختی
طلاق میتواند احتمال مشکلات روحی و روانی را در کودکان و نوجوانان بالا ببرد. مطالعات نشان میدهند کودکان طلاق در هر سن، جنسیت و فرهنگی، بیشتر در معرض مشکلات روانی قرار میگیرند. طلاق ممکن است اختلال سازگاری در کودک طلاق ایجاد کند که در عرض چند ماه برطرف شود، اما مطالعات دریافتهاند میزان افسردگی و اضطراب و رفتارهای ضد اجتماعی در کودکان طلاق بیشتر است.
کودکان طلاق و مشکلات رفتاری
کودکان طلاق نسبت به کودکانی که با هر دو والد خود زندگی میکنند، بیشتر ممکن است دچار مشکلات رفتاری برونی سازی مانند اختلال سلوک (رفتارهای معرّف اختلال سلوک شامل رفتارهای خشن و پرخاشگرانه، خشونتهای عمدی و بیرحمانه نسبت به حیوانات، دروغگویی، تقلب، نادیده گرفتن حقوق دیگران و . میشود)، بزهکاری و رفتارهای تکانشی شوند. کودک طلاق معمولا با همسالان خود، بیشتر اختلاف و ناسازگاری پیدا میکند.
کودکان طلاق و افت تحصیلی
کودک طلاق ممکن است عملکرد تحصیلی چندان مطلوبی نداشته باشد. مطالعات نشان میدهند کودکان طلاق در امتحانات و آزمونهای تحصیلی، نمرات کمتری کسب میکنند. احتمال مدرسه گریزی و ترک تحصیل نیز در میان کودکان طلاق بیشتر است.
کودکان طلاق و رفتارهای پُرخطر
نوجوانانی که والدینشان از هم جدا شدهاند بیشتر احتمال دارد که دست به رفتارهای پُرخطری مانند فعالیتهای جنسی زودهنگام و مصرف مواد مخدر بزنند. در ایالات متحده آمریکا، نوجوانانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند، نسبت به همسالان خود زودتر و بیشتر سراغ مصرف الکل، ماریجوانا، تنباکو و سایر مواد مخدر میروند.
طبق یافتهها، نوجوانانی که وقتی 5 ساله یا کوچکتر بودند والدینشان از هم جدا شدند، خیلی بیشتر در معرض وارد شدن به فعالیتهای جنسی پیش از 16 سالگی قرار داشتند.
مشکلات کودکان طلاق که میتوانند تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا کنند
برای درصد کمی از کودکان طلاق، اثرات روحی و روانی طلاق، بلند مدت است. برخی پژوهشها، طلاق والدین را با افزایش مشکلات روانی، اعتیاد و بستری شدن به دلیل مشکلات روانی مرتبط دانستهاند.
تحقیقات زیادی از جمله تحقیقی که در نشریهی Family Psychology منتشر شده، شواهدی ارائه دادهاند که نشان میدهد کودکان طلاق بیشتر احتمال دارد که در سنین جوانی در زمینههای تحصیلی، شغلی و روابط عاشقانهی خود چندان موفق نباشند. بزرگسالانی که زمانی کودک طلاق بودهاند، دست آوردهای تحصیلی و شغلی کمتری دارند و بیشتر ممکن است دچار مشکلات حرفهای و اقتصادی شوند. کودکان طلاق در بزرگسالی به سختی میتوانند نگاه مثبتی نسبت به روابط خود داشته باشند.
آیا ادامهی زندگی مشترک با وجود اختلافات شدید به نفع بچههاست؟
با وجود این واقعیت که طلاق، فشار زیادی به خانواده وارد میکند اما با هم ماندن پدر و مادر فقط به خاطر بچهها، بهترین انتخاب نیست. کودکانی که در خانههایی پُر ازمشاجره و بگومگو، داد و بیداد و خشم و نیتی زندگی میکنند، ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات روحی و روانی و رفتاری باشند.
منبع
به رغم وجود گنجینه های داستان کودکانه و افسانه های زیبا و آموزنده در ادبیات شفاهی و مکتوب کودکان ، امروزه دیگر کمتر مادری وقت خود را به مسایل آموزشی کودکان در این قالب اختصاص می دهد، وبا واگذاری این آموزش به مدرسه و تلویزیون، کودکان را از پرورش تخیل وانتقال ادبیات کودکانه محروم می کنند. کارشناسان مسائل اجتماعی بر این باورند که قصه گویی و قصه خوانی نقش به سزایی در رشد و شکوفایی خلاقیت درکودکان دارد. ادبیات کودکان شامل قصه ، شعر، نمایش، افسانه و داستان است.تلاشی هنرمندانه برای هدایت کودک ، رشد زبان و شیوه ای در خور فهم او که در وسعت تخیل و قوت تصور او موثر است.کمک به پرورش قدرت بیان ، عواطف و افکار ، تقویت قوه ابداع ، ابتکار ، تخیل و ایجاد علاقه به مطالعه و جستجوگری از نکات مثبت و مهم قصه گویی برای کودکان است.داستان و قصه در رشد شخصیت کودک نقش داشته و از طریق قصه ها و داستانهای خوب کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی چون پایداری ، شجاعت ، نوع دوستی ، امیدواری ، آزادگی ، جوانمردی ، طرفداری از حق و استقامت در مقابل زور پی می برد که هسته بسیاری از قصه ها و داستانها را تشکیل می دهند.
پرورش حس زیبایی شناسی در کودک ، توجه دادن کودک به دنیای اطرافش ، پرورش عادات مفید، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودک هدف اصلی قصه خوب برای بچه هاست.سفیر سوئد در بخشی از برنامه ادبیات کودکان ایران – اروپا با اشاره به تعدادی از نویسندگان می گوید:״هرکودک نابغه است و هر نابغه ای کودک، کودکان کارهایی می کنند که از عهده بسیاری از آدم بزرگها خارج است و ورود به دنیای کودکان ورود به دنیای بزرگی است که باید کودک شد تا در آن داخل شویم.״کودکان از تولد تا ۶ سالگی دوران مهمی را میگذرانند که سریع ترین زمان یادگیری و شکل گیری الگوها و احساسهای اساسی نسبت به خود و دیگران است .نقش پدر ومادر کمک به کشف این دنیا و در نتیجه رشد کلامی با صحبت کردن، پاسخ گویی به سوالات، خواندن کتاب و گسترش زبان و مهارت کلامی او است .بهیه وحیدی کارشناس گفتار درمانی معتقداست تدارک دیدن فضایی که کودکان چند بار درهفته با کودکان هم گروه سنی همبازی و هم صحبت باشند و فراهم کردن کتاب قصه و قصه خواندن برای کودکان ، تهیه نوار قصه و گوش دادن با هم به آن و بازی با فرزند خردسال نقش حیاتی در رشد کلامی و رشد شخصیتی و روانی او دارد.قصه های عامیانه و افسانه به دنیای کودکان تعلق دارد ، افسانه ها مفهومی اسطوره ای از دنیا دارند و عمق طبیعت و نیاز انسان را در بدست آوردن عدالت بازگو می کنند. کارشناسان ادبیات کودک می گویند:״ افسانه هافرهنگ و آداب اصیل و میراث باارزشی گذشته کشورند و امروزه نه تنها جایگاه قصه های عامیانه و کهن سرزمین را در ذهن کودکان ایجاد نکرده ایم بلکه خود آن را فراموش کرده ایم و بازتابی از آن را در روند رشد و تربیت ذهنی وهنری نسل آینده نمی بینیم.״یکی از اساسی ترین دروس که کودک باید به طور کامل بیاموزد تا رشد طبیعی داشته باشد استقلال است ، افسانه ها و سنت ها از دیدگاه روانشناسی تعلیم و تربیت و جامعه شناسی این مکان را میدهند تا کودک از بحران و مشکلات بگذرد، مستقل باشد آزادی واقعی فردی داشته باشد و وسیله ای برای کودکان است تا با مشکل بحرانهای خانوادگی آشنا شود.روابط بحرانی بین پدر ومادر ، پسر و دختر ، دختر ومادر و فرزندان کوچکتر با بزرگتر را درک کند و از آن بگذرد تا بتواند روابط کهنه و عمیق خانوادگی را رها کرده وراه اصلی خود را دبرای آزاد شدن یا پرورش شخصیت و فردیت خود پیدا کند. افسانه های پریان منبع الهام افراد بوده اند کودکانی که در بزرگسالی دانشمند یانویسنده شده اند مثل هانس کریسیتن اندرسن نویسنده دانمارکی.عناصر ادبی که هانس کریستین اندرسن در افسانه های عامیانه بکار می برد بسیار شبیه افسانه های سنتی است البته او از تجربیات زندگی شخصی اش نیز الهام گرفته است جوجه اردک زشت ، لباس جدید پادشاه وتامبلینا از آثار محبوب اوست.لیلا کریمی، مادرمهدی ۳ ساله ،می گوید: ״هر شب قصه های زیادی برای مهدی می گویم. کدو قلقله زن را خیلی دوست دارد. نوار بزبز قندی را بارها گوش داده و خاله سوسکه را حفظ است. خواندن این قصه ها باعث شده دامنه واژگان او بیشتر از هم سن وسال هایش شود خیلی زود رنگها را یاد گرفت .خواندن شعر و قصه به مهدی آرامش میدهد و تحلیلش نسبت به مسایل خیلی بهتراز کودکان دیگر است ،همه وسایل اتاقش شخصیت دارند، وقتی درحال ماشین بازی ماشینهایش را قطار می کند ومن صدایش می کنم، ماشینها را نشان میدهدو می گوید: ״ملت منتظرند!״
خانم کریمی بیشتر مسایل تربیتی را از طریق شخصیت قصه ها به مهدی آموزش میدهد،میگوید:״ ۳ بچه گربه شخصیت های قصه ما هستند و یک رضا کوچولو، بعضی وقتها در مسایل روز ماجرای کتابها را شبیه سازی می کنم و خیلی وقتها مهدی میگوید: مرا همانطور بغل کن که در قصه گفتی مادر رضا بغلش می کند.״خانم کریمی می افزاید:״ آقا رضا را بیشتر برای آموزش مسایل تربیتی خلق کردم و او بیشتر به آن قسمتی علاقه دارد که بی اجازه ی مادر به کوچه می رود وگم میشود.״افسانه ها علاوه بر جنبه اخلاقی درک زیبایی و نوعی مفهوم فلسفی خاص را شامل میشوند که ریشه در واقعیت دارد و متاسفانه درخانه ومدرسه به آن اهمیت داده نمی شود.مادران تنها کسانی هستند که به ویژه درماه های اول زندگی کودک، میتوانند این نگرش را با ارتباط عاطفی و قصه خوا نی بر قرار کنند، استعداد خلاقیت و دیگر ویژگی های شخصیتی را در کودکان پایه پذیری کنند و زمینه شناخت و آگاهی برای روبرو شدن با واقعیت های زندگی را در آنها فراهم سازند.در این دوران صفاتی در او شکل می گیرد که در تمام عمر او دوام دارد.زبان به کودک قوت قلب میدهد و وجود و حضورش را تثبیت می کند .فریده خلعتبری مدیر انتشارات شباویز و نویسنده کودکان می گوید: ״از کودکی جزییات زیادی درخاطر دارم، رزوهایی که دور هم می نشستیم و مادر برایمان کتاب می خواند ومن همیشه فکر می کردم خودم باید خواندن را شروع کنم.״این نویسنده می افزاید:״ فکر می کنم وجود پدربزرگ ها و مادر بزرگها در خانواده لازم است .حفظ آداب و رسوم گذشتگان از طریق انتقال تجربیات گذشتگان درخانه امکان پذیر است، امروزه این ارتباط های قشنگ کم شده و ما می خواهیم خودمان همه چیز را تجربه کنیم.״خلعتبری که کتابهای خانه اجاره ای ، توپ قرمز و غول تاریکی را برای کودکان منتشر کرده می گوید:
״الان بیشتر فعالیت نشرم را بر کتاب کودک متمرکز کرده ام تا به این طریق آنچه شایسته است در اختیار کودک قرار بگیرد.״ایشان از اولین تجربه رفتن به تئاتر با مادر اینگونه یاد می کند :״یادم است که آن زمانها که تئاتر می رفتند در خانه ی ما مادر بزرگم ومادرم کارها را که تمام می کردند می رفتند تئاتر من خیلی دوست داشتم با آنها بروم ولی همیشه می گفتند بایدبزرگتر شوی که درک کنی ،قدرش را بدانی. و بلاخره یک روز مرا بردند، هنوز آن نمایشنامه را که آقای محتشم در آن بازی می کرد به خاطر دارم، احساس می کردم دیگر بزرگ شده ام، حالا دیگر قدر هنر را می فهمم و درک می کنم. شاید همین باعث شد که به فرهنگ و هنر علاقمند شومو از ۸ سالگی کتاب بخوانم .״فروغ شایگان کارشناس ادبیات مرکز آفرینش های ادبی – هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تاکید بر مزیت های قصه گویی مادران می گوید: ״قصه گفتن مادر و پدر علاوه بر اینکه بر رشد ذهنی کودک موثر است برای او ایجاد امنیت روانی می کنند چرا که کودک در می یابد که پدر ومادر بدون ذغدغه وقتی را صرف او می کنند.والدین می توانند از دوران کودکی او بگویند از سالهای اول نوزادی و اتفاقات را به شکل داستانهای هر چند کوتاه برای آنها بازگو کنند.این داستانها باید با روایت سوم شخص باشد . با گفتن این قصه ها که در واقع تجربیات سالهای اول زندگی کودک است احساس امنیت، لذت و و اکنش های عاطفی ،شدت می گیرد و کودک احساس شخصیت می کند.
شایگان این تاثیرات را خود در زندگی تجربه کرده می گوید:״ افراد سالمندفامیل می توانند ماجراهای بچگی ، شیطنتها و اتفاقات گذشته را بازپرداخت داستانی کنند و به شیوه سوم شخص بیان کنند.״وی می افزاید:״ شنیدن قصه های سنتی به رشد ذهنی و روانی کودکان کمک زیادی می کندو تنها در فرایندقصه گویی توسط والدین این احساس آرامش و ی عاطفی که پیش نیاز فعالیت های خلاق است شکل می گیرد. ״
شاید با خودتان بگویید که از چه زمانی می توانید برای کودکتان قصه بگویید. از زمانی که کودک توانایی توجه کردن به حرف های شما را پیدا می کند، زمان قصه گویی شروع می شود. بنابراین از همان نوزادی هم می توان قصه گفتن را شروع کرد، صد البته نباید توقع داشته باشید که نوزاد شما متوجه کنه مفاهیم قصه شود، در این زمان همین ارتباط مهم است. کودک زمانی که بزرگ تر می شود و یکی دوسالی از زندگی اش می گذرد، توجه بیشتری به قصه نشان می دهد، با این حال علاقه ای به یک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوی در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است. پس نه او می نشیند که شما یک ساعت برایش قصه تعریف کنید و نه شما این کار را بکنید که نتیجه ای جز فراری دادن او از دنیای قصه گویی و مطالعه ندارد. پس به قصه های کوتاه یا حتی خیلی کوتاه روی بیاورید. پس از چهارسالگی می توانید به او این اجازه را بدهید که از میان کتاب ها دست به انتخاب بزند و کتاب مورد علاقه اش را بخرد.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
تعمیرات لپ تاپ، تبلت، کامپیوتر، All-in-One، بورد (Board) و تعویض انواع پورت (Port) و چیپست (Chipset I/O) به صورت تخصصی با تجهیزات پیشرفته.
لپ تاپ خود را (حتی اگر از ما نخریدهاید) برای مدت معینی گارانتی کنید. با این کار از خرابی و هزینههای ناشی از آن آسوده خاطر شوید.
ما کلیه قطعات بدنه، قابهای LCD و کیبورد، قاب زیر دستگاه، انواع فلت و BOARDها، انواع قطعات داخلی و نیز لوازم جانبی مثل باتری و آداپتور را تامین می کنیم.
ریکاوری ویندوز اورجینال، نصب درایورهای اورجینال و نرم افزارهای عمومی و تخصصی
تعمیر موبایل های هوشمند را نمی توان به عمل قلب باز تشبیه کرد، زیرا زمانی که شما به تعمیر گوشی می پردازید جان کسی در دستتان نیست اما با این حال اطلاعات فرد مورد نظر را در اختیار دارید و گذشته از بحث اطلاعات، با افزایش قیمت شدیدی که گوشی های موبایل در این روزها داشته، اگر نکات ایمنی را در هنگام تعمیر قطعات گوشی رعایت نشود، این امکان وجود دارد که ضرر و زیان هنگفت برای صاحب گوشی موبایل یا خود تعمیر کار به دنبال داشته باشد. امروز مجموعه ای از نکاتی که به نظر می رسد رعایت آن ها بسیار مهم است را برای شما مثال می زنیم و دلیل اجبار در رعایت آن ها را نیز برایتان شرح خواهیم داد.
برد و دیگر قطعات گوشی موبایل همگی رسانا و از اجزای الکتریکی به شمار می روند و قطعا این را هم می دانید که اگر جریانی نامنظم به آن ها وارد شود باعث آسیب دیدگی یا سوختن آن ها شود. از طرفی بدن انسان به دلیل رسانا بودن این توانایی را دارد که بار الکتریکی موجود در مواد را بین یک دیگر جا به جا کند. اکنون فرض کنید تعمیرکار در هنگام تعمیر گوشی با دستی که توسط وسیله ای دیگر مانند حوله، پارچه و یا هر چیز دیگری دارای بار الکتریکی است، به برد گوشی دست می زند و موجب ایجاد جریان در برد گوشی شده و خطراتی نظیر سوختن آی سی ها روی برد و یا حتی خاموشی غیر قابل بازگشت برد را می شود. با اینکه این مسئله به صورت یک در هزار پیش می آید، اما با استفاده از دست کش ضد الکتریسیته می توان این خطر را به حداقل و حتی صفر رساند.
این مورد خیلی خیلی مهم و به کرات دیده شده که تعمیر کار ناوارد با رعایت نکردن این مورد موجب آسیب دیدگی های جدی به گوشی موبایل شده است. در زمانی که که فلت باتری به برد متصل است، قطعا جریان هنوز در مدار وجود دارد و همان ذره جریان موجود، اگر از برد خارج نشود، موجب می شود آسیب هایی با ضرر بالا و حتی جبران ناپذیر به گوشی وارد شود.
قطعه هایی که ممکن است با رعایت نکردن این اصل آسیب ببینند، دیود تصویر، آی سی تصویر، خازن تصویر و خازن لایت است که تعمیر آن ها با هزینه بالایی همراه و البته دردسر زیادی برای کاربر و تعمیرکار به همراه دارد.
آسیب جبران ناپذیر و غیر قابل تعمیر در این مورد زمانی است که قطعی به CPU گوشی برسد. اگر ارتباط قطعات مربوطه به CPU گوشی قطع شود، غیر قابل تعمیر و حتی اگر هم کسی بتواند آن را تعمیر کند، به دلیل دردسر فراوانی که دارد از تعمیر آن صرف نظر می کند.
این مورد نیز تا حدودی مانند مورد قبل است و همانطور که در بالا گفتیم، وجود جریان در مدار، باعث آسیب دیدگی و ایجاد نوسان در قطعات دستگاه هنگام تعمیرات می شود، که نتیجه آن آسیب های جدی در برد گوشی است. اگر شما هنگامی که گوشی روشن است، آن را باز کرده و برای مثال اقدام به تعویض باتری کنید، این امکان وجود دارد که نرم افزار دستگاه به هم بریزد و کاربر مجبور شود گوشی خود را فلش (در گوشی های اندروید) یا Restore (در iOS) کند که متاسفانه این کار باعث از بین رفتن اطلاعات می شود. البته مکمن است حتی زمانی که باتری گوشی موبایل به صورت اصولی تعویض شده این اتفاق رخ دهد اما جزو اتفاق نادر است. با این حال قبل از انجام هرگونه تعمیرات روی گوشی ابتدا یک پشتیبان از اطلاعات گوشی موبایل برای جلوگیری از خطرات احتمالی تهیه کنید.
امروزه برای تعمیر بسیاری از گوشی های هوشمند مخصوصا هنگام تعمیرات روی برد گوشی موبایل به حرارت و دستگاه هیتر (Heater) نیاز است. به این دلیل که گوشی های هوشمند اخیرا به گونه ای طراحی شده اند که دیگر مانند گذشته در قاب گوشی پیچ وجود ندارد و باید برای جدا کردن قاب، درب پشت و یا تاچ و ال سی دی، با گرم کردن اطراف آن ها چسب هایی که این قطعات را به شاسی گوشی متصل کرده آب می شود و در نهایت می توانید گوشی را باز کنید. بنابراین اگر دستگاه هیتر مدت زمان طولانی روی نقطه ای خاص متمرکز شود، موجب آسیب دیدن بخش مورد نظر می شود (در این موقعیت حتی 5 ثانیه هم ممکن است طولانی محسوب شود). تاچ و ال سی دی گوشی یک قطعه شیشه ای و الکترونیک است، بنابراین گرمای زیاد موجب سوختن یا شکستن آن شود. (در گوشی های Samsung سری A که در سال 2015 تولید شده، صفحه نمایش بسیار نازک و به پوست پیاز معروف است و احتمال شکستن آن در هنگام باز کردن تاچ وال سی دی وجود دارد. در این سری ریسک شکستن تاچ و ال سی دی به عهده خود مشتری است) درمورد قاب و درب پشت گوشی می توان گفت که حرارت زیاد باعث رنگ پریدگی قاب می شود. در برد گوشی، ممکن است آی سی های روی برد آسیب ببیند و یا حتی برد برای همیشه خاموش شده و غیر قابل استفاده شود. بنابراین در استفاده از دستگاه حرارت دهنده یا Heater دقت کنید.
قطعات گوشی های موبایل امروزه بیشتر از شیشه یا آلومینیوم تشکیل شده پس قطعا لازم است هنگام باز کردن و تعمیر آن ها از وسایلی استفاده شود که موجب خراشیدگی، شکستگی یا فرو رفتگی در تاچ و ال سی دی، فریم یا قاب گوشی نشود. برای مثال در هنگام استفاده از اسپاتول یا قاب باز کن موبایل برای باز کردن تاچ و ال سی دی یا قاب و شاسی گوشی تا جایی که امکان دارد از اسپاتول هایی پلاستیکی استفاده کنید و اگر این امکان وجود ندارد، اسپاتول فی را فقط برای ایجاد درز بین صفحه نمایش و قاب گوشی استفاده کرده و ادامه فرایند را با مکنده تاچ و ال سی دی یا پیک و اسپاتول پلاستیکی انجام دهید تا آسیب دیدگی را به حداقل برسد.
در هنگام استفاده از پیچ گوشتی برای باز کردن پیچ هایی گوشی، از پیچ گوشتی حرفه ای تعمیرات موبایل استفاده کنید تا موجب آسیب دیدن پیچ ها نشود. در استفاده از Heater از یک مدل با کیفیت استفاده کنید تا دمای تثبیت شده و مشخصی به گوشی وارد کند.
در هنگام بستن گوشی، برای گوشی هایی که تاچ و ال سی دی یا درب پشت به کمک چسب به شاسی گوشی می چسبند، از چسب های با کیفیت استفاده کنید تا بعد از اتمام کار چسب ها خاصیت خود را از دست ندهند. همچنین قبل از استفاده چسب فعلی، ابتدا مطمئن شوید که چسب قبلی را به صورت کامل تمیز کرده باشید تا قطعات به درستی به یک دیگر بچسبند. در مقدار چسبی که استفاده می کنید دقت کنید تا کم یا زیاد تر حد مورد نیاز نباشد.
قبل از گفتن هرچیزی بگذارید چند تا سنگ را وا بکنم. تازهکار یعنی آدمی که هنوز جرات ندارد توی فرمِ بانک یا یکجایی که قرار است شغلش را بگوید بنویسد نویسنده. یعنی هنوز از این راه پول درنمیآورد
دوم که نوشتن دستورالعملِ نصبِ آبگرمکن نیست که از روی دستوالعمل بشود نویسنده شد. اینها همه پیشنهاد است
سوم، این نوشته و هرچیزی شبیه این که هرکسی بنویسد ارزش علمی ندارد، یعنی امتحان شده قابل اثبات و قابلِ درس دادن نیست. اساسن فقط راهحلهای شخصیِ آدم ها است
چیزی برای گفتن
نوشتن از جایی شروع می شود که آدم چیزی برای گفتن داشته باشد. این جملهی بدیهی با گذارههای مشخص آنقدرها هم ساده نیست. نویسندههای حرفهای (به معنای کسی که از راه نوشتنِ خلاق پول درمیآورد) زیادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند، آنها مینویسند چون کارِ دیگری بلد نیستند. گاهی میفهمند چیزی برای گفتن ندارند و از شگردهای نویسندگی برای پیشبرد قصه کودکانه استفاده میکنند که نوشتهشان را سرپا نگهدارد، یا نمیفهمند چیزی برای گفتن ندارند و چون نمیفهمند از آن شگردها هم استفاده نمیکنند و چیزهای پرتِ نامربوطی مینویسند. بنابراین سهل است که یک نویسندهی تازهکار بدونِ اینکه چیزی برای گفتن داشته باشد شروع کند به نوشتن
اما این چیزِ جادویی چهجور چیزی است؟ راستش هیچ نمیدانم. این چیز میتواند یک تصویر باشد، صحنهای از زندگی آدمهای واقعی، تکه گزارش مستندی باشد از نهنگهایی که خودشان را به ساحل انداختهاند یا حرفهای دو آدمِ گذری در خیابان. این چیز هر چیزی دور و برِ نویسنده است، یک تصویر، یک رویا، تکهای از یک تابلو ولی واقعن باید باشد، بدون آن نمیشود نوشت
این چیز نقطهی مرکزی داستان شما است و باقیِ چیزها دورِ آن تنیده میشود البته این فعلِ تنیدن و نقطهی مرکزی معنیاش این نیست که مهمترین تکه از داستان است یا بعدن در بازنویسیها حتمن باید سرِ جایش بماند. این چیز میشود دور انداخته شود در پیشداستان بیاید، کمرنگ شود اما حتمن باید باشد
این چیز از دو منبعِ متفاوت اما متصل به هم بیرون میآید. تودهی احساساتی و انباشتگی تصویری داستانی. تودهی احساساتی همهی تجربههای دستِ اولِ نویسنده است، همهی چیزهایی که با حواسش درک کرده حتا تجربههای عرفانی و لاهوتی که قابل درک با حواس نیست اما بر او گذشته. معمولن در نویسندههای تازهکار این منبع بزرگ است و از اینجاشان چیزها را پیدا میکنند. انباشتگی تصویری داستانی تجربههای دستِ دومِ نویسنده است، چیزهایی که خوانده و شنیده و دیده. شخصیتِ یک فیلم میتواند یک چیز بسازد، شکلِ روایت یک داستان یک چیز و گفتوگوهای شخصیتهای یک تآتر یک چیز. معمولن در نویسندههای تازهکار این منبع کوچک است و از اینجا چیزها را پیدا میکنند
چرا فرقی بین این دو منبع بزرگ و کوچک در نویسندگان تازهکار نیست؟ چون آنها هنوز شیرِ اتصال این دو منبع را باز نکردهاند. نویسندگان تازهکار تودهی احساساتی بزرگی دارند، همهشان تجربههای یکهای را از سرگذارندهاند که نوشتن هر یکیشان آنها را نویسندهی بزرگی میکند اما آنها چیزهای کمی خواندهاند، فیلمهای کمی دیدهاند و کم به تآتر رفتهاند، تقصیری ندارند آنها تازهکارند اما اگر این شیر را باز کنند طبقِ قانونِ ظروفِ مرتبطه سطح این دو منبعِ نوشتن یکی میشود
به مرور انباشتگی تصویری داستانی در نویسنده بزرگ میشود تا جایی که از تودهی احساساتی او هم بزرگتر میشود، اگر نویسنده هنوز شیر اتصال را باز نکرده باشد، اندام بیش از اندازه بزرگی از تجربههای مجازی دارد. اندام نامتقارنی که نوشتههاش را تصنعی میکند، او با اینکه زیاد خوانده و دیده و شنیده هنوز تازهکار است
نویسندهی حرفهای بینِ این دو منبعِ نوشتن تعادلی برقرار کرده که بنا به نیاز از هرکدام استفاده میکند. گاهی چیزهایی را از یکی از منبعها برمیدارد و با چیزهایی از منبع دیگر قاطی میکند. هرجوری که از اینها استفاده کند فرقی نمیکند، رازِ کوچکِ نویسندهی حرفهای، تعادل این منابعِ نوشتن است
فرقی نمیکند آن چیز را از کجا برداشتهاید تا چیزی برای گفتن ندارید، ننویسید
ناتوانیهای نوشتن
بعد از اینکه چیزی برای گفتن داشتید مهمترینکار این است که بدانید آن چیز در چه قالبی میگنجد. گاهی ما چیزِ بسیار درخشانی داریم، الماسی که عمرمان را صرفِ پیدا کردنش کردهایم اما این چیز در قالبِ نوشتنی که بلدیم نمیدرخشد. بلدیم شعر بگوییم این چیز تراشِ داستان میخواهد، بلدیم فیلمنامه بنویسم این چیز در قالبِ نمایشنامه درخشان میشود. راهحل این نیست که ما همهی قالبهای نوشتن را به کمال بشناسیم، اینکار بیشتر از یکی دو عمر میخواهد، راهِ حلِ عملی این است که ناتوانیهای خودمان و قالبِ نوشتنمان را بشناسیم
برای نوشتنِ شعر باید زندگی شاعرانه داشت، روحی متلاطم، خانوادهای ثروتمند یا توانِ زندگی فقیرانه. به قول مایاکوفسکی شعر شغلی بیست و چهار ساعته است. با این شغلِ تمام وقت دیگر نمیشود سرپرست کارگاهِ عمرانی بود یا دندانپزشک
داستانِکوتاه در یک نشست نوشته میشود و در یک نشست خوانده میشود. این تعریف دایرهالمعارفی تعریف گولزنندهای است. داستان کوتاه نوشتن همهی دردسرهای داستانِ بلند نوشتن را دارد بیآنکه محاسنش را داشته باشد. داستانکوتاه شخصیت دارد، ماجرا دارد، برای نوشتنش باید همهی شگردهای داستاننویسی را بلد بود، باید تعلیقی در داستان داشت، نمیشود تا ابد داستانِ مردهای بدونیِ اسمی را نوشت که جلوی زنِ بدونِ اسمی در کافهای سیگار میکشند و قهوه میخورند و جملههای بیربط میگویند. برای نوشتنِ داستانِ کوتاه باید بتوانید لحظهای از زندگی را نگهدارید و با چیزی شبیه تکنیکی که در فیلمِ ماتریکس استفاده شده دورِ صحنه بچرخید. اگر به اندازهی کافی به جزئیات دور و برتان توجه ندارید، اگر حوصلهی شرحِ حوادثِ ساده را ندارید و فکر میکنید باید داستانهایی تعریف کنید که شخصیتِ داستانتان جنبوجوشِ بیشتری داشته باشد، داستان کوتاه نوشتن خیلی راضیتان نمیکند
رماننویس باید عادتهای منظمِ نوشتن و پیوستار فکری داشته باشد. یعنی اگر آدم کم حوصلهای هستید اصلن رمان قالب خوبی نیست مگر این که بخواهید از این اداها دربیاوید که کوتاهترین رمانِ جهان را نوشتهاید مثلن در دو خط. شخصیتهای رمان معمولن در بسترِ زمانی طولانی زندگی، ماجراهای متفاوتی را از سر میگذرانند، رماننویس باید بتوانید برای این زمان طولانی و مکانِ احیانن متعدد منطقی بتراشد. اگر نمیتوانید پدرتان را متقاعد کنید برایتان لپتاب بخرد، سراغِ رمان نروید
نمایشنامهنویس باید زبانِ گفتوگو را بشناسد، بداند آدمها کی حرف میزنند کی سکوت میکنند و از همه مهمتر بداند چهطور با کلام میشود بر طرفِ مقابل تاثیر گذاشت. اگر آدمِ درونگرایی هستید و از تاثیر گذاشتن برآدمها با کلامتان لذت نمیبرید این قالبِ نوشتن خیلی مناسبتان نیست
فیلمنامهنویس باید جز گفتوگونویسی، صحنه پردازِ خوبی باشد. بتواند بین درونگرایی شخصیت و رفتار بیرونی اولویت را به برونگرایی بدهد، چرا که شخصیتهای فیلم در بسیاری موارد از بیانِ درونیاتشان عاجزند مگر اینکه از آن با کسی حرف بزنند یا یک صدای دورنی بگوید چه فکر میکنند. از همه مهمتر فیلمنامهنویس باید بتواند آدمهایی را که در مراحلِ بعد روی نوشتهاش کار میکنند تحمل کند. کارگردان، بازیگر، تدوینگر همه روی روند شخصیتپردازی و ماجراها تاثیر دارند. اگر آدمِ منعطفی نیستید، فیلمنامهنویسی واقعن عذابآور است و هیچ به پولی که بابت نوشتهتان میدهند نمیارزد
قبل از هر کاری مطمئن شوید چیزی که پیدا کردهاید واقعن به دردِ نوشتنِ داستانِ کوتاه میخورد
طرح، الگویی برای تخطی
در بسیار از کلاسهای داستاننویسی به درست بر نوشتنِ طرح برای داستانِ کوتاه اصرار میشود. میگویم به درست چون داشتنِ الگویی برای اینکه بدانیم چهها را نباید نوشت اامی است. از اینجا دیگر راه ما و کلاسهای داستاننویسی از هم جدا میشود. ایدهی نوشتنِ مو به مو از روی طرح بیشتر به دردِ نوشتنِ فیلمنامه یا رمان میخورد. شخصیتِ یک داستانِ کوتاه میتواند به آنی از دنیای خیالوارش وارد دنیایی عینی شود و نوشتنِ داستان براساس طرح این خاصیتِ ذهنی عینی شخصیتهای داستان را از آن میگیرد. همینطور در بسیاری وقتها اصلن ماجرایی در کار نیست که براساس آن طرح بنویسیم، یک آدمی یکجا نشسته به چیزی در گذشته فکر میکند و داستان فقط فکر کردن به همان گذشته است، پس طرح داستان به چهکاری میآید. مهمترین فایدهی طرح این است که تقریبن ته و سرِ چیزی را که مینویسیم میدانیم. مثلن میدانیم یک سرباز آمریکایی بوده که دختر نوجوانی را در انگلیس دیده و برایش نامه مینویسد (با عشق و نکبت به ازمه، سلینجر) یا مردی که کارش پیداکردن زن برای مردهای جوانی است که قصدِ ازدواج دارند، برای خاخام جوانی دنبال زن میگردد و خاخام عاشقِ دخترِ خودِ مردِ میانجی میشود (چلیک معجزه، مالامود) یا مردی به علتِ ورشکستگی از همسایهاش ی میکند و بعد سعی میکند پول را برگرداند (سارق حومهی شیدی هیل، چیور) احتمالن میشود به این نوشتههای یک خطی گفت طرحِ داستان. البته بعضی اوقات به این طرحها زمان و مکان را هم اضافه میکنند تا جزئیات روشنتری داشته باشد. سرباز امریکایی در جریانِ جنگِ جهانی دوم دختر را دیده. مردِ زنیاب در نیویورک دههی پنجاه برای خاخام دنبالِ زن میگردد. مردِ ورشکسته در حومهی نیویورک در دههی شصت زندگی میکند. همهی این زمان مکانها که به آن خط اولیه اضافه میشوند بنیاد الگویی را میریزند که میتواند تخطیهای بعدی نویسنده را بسازد
وقتی قصد سیم کشی برای تعدادی زیادی دوربین مداربسته را دارید، به مکانی احتیاج دارید که تمام کابلها در آنجا جمع شده و به دستگاه DVR متصل شوند. این مکان باید امن باشد و از هر جایی از خانه بتوان به آنجا سیم کشی کرد.
دستگاه دی وی آر شما نباید در محل هایی قرار گیرد که بتوان براحتی به آن دسترسی پیدا کرد. زیرا با سرقت دستگاه دی وی آر (DVR) دیگر شما آرشیو تصاویری ندارید که در صورت بروز مشکل بتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
بطور مثال اتاق اسانسور مکان مناسبی برای قرار دادن تجهیزات سیستم نظارت تصویر است.
کابل های شما نباید به راحتی در دسترس باشند و اگر امنیت محیط دارای اولویت بالایی است باید برای هر دوربین مدار بسته از سیستم تغذیه مرکزی با خروجی های مجزا و دارای فیوز جداگانه استفاده کنید تا در صورت اتصال کوتاه بین قطب های مثبت و منفی سیم کشی یکی از دوربین ها ، سایر تجهیزات از کار نیفتند.
مورد مشترک در تمام پروژه های دوربین مدار بسته نیز استفاده از هارد دیسک مخصوص دوربین مداربسته بجای هارد دیسک های معمولی است. زیرا هارد دیسک های معمولی ، ضمن کاهش نرخ فریم در ذخیره تصاویر ، احتمال خرابی هارد دیسک و از کار افتادن سیستم ذخیره تصاویر را دارند که این مورد نیز بسیار مهم است.
قصه کودکانه کهن ترین شکل ادبیات است و آئین و سنتی است که از قدیم به ما هدیه شده است . ما با زنده نگه داشتن آن ، فرهنگ و داستان های یک مرز و بوم را نگاه داشته ایم . از زمانیکه انسان های نخستین در کنار آتش گرد یکدیگر می نشستند قصه گویی وجود داشته است و توسط پیران راه و رسم زندگی و مقابله کردن با سختی ها به شکل قصه و افسانه برای کوچک و بزرگ روایت می شده است . مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما قصه گویان ماهری بودند و افسانه های قومی و ملی را برایمان نقل می کردند . امروزه نیز قصه گویی رواج دارد اما شکل آن کمی تغییر کرده است . زندگی مدرن مادربزرگ ها را از کودکان دور کرده است و مادرها و پدر ها به خاطر مشغله ی کاری زمان کمتری را به قصه گویی اختصاص می دهند برای همین بازار قصه های صوتی داغ شده است و با یک کلیک کودک می تواند قصه های کودکانه را بشنود و یا با تماشای یک کارتون یا تئاتر اجرای یک قصه را ببیند . بله همگی راه های آشنا شدن با داستان هستند اما تاثیر قصه گویی مستقیم با کودکان را ندارند . شاید من سخت گیری می کنم اما اگر تجربه ی قصه گویی با کودکان را نداشتم و تاثیر مثبت آن را نمی دیدم می توانستم آسان تر بگیرم . به هر جهت پیشنهاد من قصه گویی سنتی ( کلاسیک ) است که از دیرباز وجود داشته است . قصه گویی سنتی به این معنا که قصه گو در کنار بچه ها می نشیند ، آنها را لمس می کند ، به چشمانشان نگاه می کند ، در لحظه احساساتش را با آنها شریک می شود ، نیاز کودکان را می بیند ، پای صحبت های آنها می نشیند ، سوالهایشان را پاسخ می دهد ، با آنها می خندد ، می ترسد ، می گرید و بدین گونه قصه ی خود را به پایان می رساند .خوشبختانه چند سالیست که در مهدکودک های تهران قصه گویی باب شده است و ارزشی برای این سنت قدیمی قائل شده اند و ساعتی را به عنوان کلاس قصه گویی اختصاص داده اند ( البته من از حال و روز شهرهای دیگر ایران بی خبر هستم و امید دارم که قصه گویی رواج داشته باشد ) این را می دانم که در دنیا و مخصوصا اروپا قصه گویی اهمیت بسیاری دارد و آنها با انتخاب قصه های ملی ، کودکانشان را آموزش می دهند تا در بزرگسالی به فردی موفق و موثر در جامعه تبدیل شوند و بتوانند کشور خودشان را آباد کنند . قصه گنجینه ی یک کشور است . بسیاری از زبان شناسان و تاریخ شناسان بر روی قصه ها و افسانه ها تحقیق می کنند پس قصه ارزش والایی دارد و نباید نادیده گرفته شود . چند سالی است که ما شاهد گردهمایی ها و جشنواره های بین المللی قصه گویی در ایران می باشیم البته تعداد آنها فعلا اندک است ولی با کوشش ما می توانند رونق چشمگیری داشته باشند . جشنواره ی بین المللی قصه گویی کانون پرورش و فکری کودکان هر سال برگزار می شود و قصه گویان خارجی نیز در آن شرکت می کنند و قصه های مرز و بوم خود را روایت می کنند . من تاکید می کنم که از این جشنواره بازدید کنید تا با شکوه و تاثیر قصه گویی آشنا شوید و هم چنین با روایت های متفاوت آشنا شوید و اگر خود قصه گو هستید در کلاس هایتان از آنان بهره بگیرید و تمام تلاشتان را برای بهتر دیده شدن این فرهنگ و سنت بیشتر کنید . در ادامه چند مورد از تاثیرات قصه و قصه گفتن را برای شما ذکر می کنم :
∗ قصه گویی باعث ایجاد ارتباط عاطفی بین قصه گو و شنونده ( کودکان ) می شود که از این طریق می توان با کودک رابطه ای دوستانه برقرار کرد و حرفهای او را شنید .
∗ توانایی های کودک را در زمینه های عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی افزایش می دهد و به او کمک می کند تا درکی از تجربه های خود در دنیا داشته باشد .
∗ بهتر گوش می دهد و دایره لغات آن گسترده تر می شود . به رشد کلامی کودک کمک می کند . ( به کودکانی که دیر زبان باز می کنند کمک بسیاری می کند )
∗ صداها ، کلمات و مفاهیم را درک و کشف می کند . کمک بسیاری به یادگیری خواندن و نوشتن می کند .
∗ با زبان محاوره و نوشتاری آشنا می شوند و به کتاب خواندن علاقه مند می شوند .
∗ در قصه ها به دنبال راه حل مشکلات خود می گردند و در دنیای واقعی می توانند با مشکلاتشان روبه رو شوند چون می دانند که قهرمان داستان از پس مشکلاتش برآمده است .
∗ با افکار ، نظریه ها ، عقاید جدید آشنا می شوند و بعد های دیگر زندگی را می شناسند .
∗ حافظه ی کودک پرورش می یابد و می تواند مطالب بیشتری را در ذهن خود به خاطر بسپارد و در آینده آنان را استخراج کند ( به اصطلاح مخزن ذهنش را پر می کند )
∗ کودکان در قصه گویی مهارت پیدا می کنند و می توانند به قصه های خود بیاندیشند و آنها را بیان کنند .
مفتخرم که کتاب ( می خواهم قصه گو شوم ) به نویسندگی اینجانب " شیدا مزکی " را به شما معرفی کنم .تمام مطالب مورد نیاز با قصه گویی ، روش ها و ابزارها ، طرح درس و داستان های ایرانی ، در این کتاب نوشته شده است . برای آشنایی بیشتر با کتاب به بخش معرفی کتاب کودک مراجعه کنید .
تمامی مطالبی که در این بخش و بخش بعدی به صورت خلاصه نوشته شده است را می توانید در این کتاب کامل و جامع بخوانید .
برای تهیه و سفارش کتاب ( می خواهم قصه گو شوم ) تماس با من بگیرید و به نشانی الکترونیکی ام پیام بدهید .
همچنین می توانید در شبکه های مجازی اینستاگرام و تلگرام به این آیدی پیام بدهید :
امیدوارم شما نیز با به کار گیری این دلایل و دلایل دیگر بتوانید روشن کننده ی راه قصه گویی در مجموعه و یا خانه ی خود باشید . اگر علاقه مند به قصه گویی هستید با ثبت نام کردن در سایت مقاله ی چگونه یک قصه گو شویم را مشاهده و مطالعه فرمایید . ( فقط کافیست بعد از ثبت نام کردن به سایت ورود کنید )
مقاله های مرتبط را مطالعه کنید : آشنایی با شاهنامه ، صمد بهرنگی کیست
شنوایی یکی از حواس پنجگانه است که در هنگام کودکی کارایی بسیار برجستهای دارد. هنگامی که برای کودک داستان کودکانه میگویید حس شنوایی او را درگیر میکنید. کودک دوست دارد با پدر و مادرش کنش و تعامل داشته باشد. داستانهای پیش از خواب به بهبود روابط میانفردی کودک و پدر و مادر میانجامد. احساس صمیمیت و همدلی کودک و والدینش را بهبود میبخشد. به کودک نشان میدهد که برای خانوادهاش اهمیت دارد و برای او حتی پیش از خوابیدنش وقت میگذارند. پدر و مادر با داستان گفتن برای کودک از کودکشان حمایت عاطفی میکنند و کودک به خوبی این حمایت را درک میکند.
گاهی نمیتوانیم دربارهی برخی از مسائل به صورت مستقیم با کودک سخن بگوییم. در چنین شرایطی داستان کودکانه گفتن میتواند ابزاری برای انتقال حرفهایمان به کودک باشد. فرض کنید کودک به بهداشت فردی اهمیت نمیدهد والدین میتوانند داستانی با موضوع بهداشت و تمیزی برای کودک بگویند تا از او بخواهند به بهداشت فردی اهمیت دهد.
داستان گفتن برای کودک به بارور شدن توانایی تخیل کودک کمک میکند. کودک با شنیدن داستان به تصویرسازی ذهنی و تجسم آنچه میشنود دست میزند. توانایی تخیل و خیالپردازی در کودک به رشد تواناییهای ذهنی کودک میانجامد. پس والدین با کتاب خواندن و داستان گفتن برای کودک، به بهبود توانایی تخیل و رشد تواناییهای ذهنی کودک کمک میکنند.
با داستان گفتن برای کودک میتوانیم استرس و ناراحتیهایی که در روز دچارشان شده است را برطرف کنیم. هنگامی که کودک از نظر فکری و روانی آرام شود میتواند خوابی آسانتر و باکیفیتتر داشته باشد. داستان گفتن پیش از خواب زمینه را برای خواب بهتر کودک فراهم میکند.
داستانهایی که برای کودک گفته میشود او را با اخلاق و اصول اخلاقی آشنا میکند. داستانها میتوانند به رشد اخلاقی کودک کمک کنند. پیشتر دربارهی دیدگاه رشد اخلاقی کلبرگ سخن گفتم؛ میدانیم رشد اخلاقی از دیدگاه کلبرگ مرحلهای است. داستانهایی که نیازمند نتیجهگیری شنونده هستند به رشد اخلاقی کودک کمک میکنند.
قصه گفتن و کتاب خواندن پیش از خواب برای کودکان را جدی بگیرید. قصه گفتن تنها ۱۰ دقیقه از وقت شما را خواهد گرفت که زمانی اندک است. اما به یاد داشته باشید همین زمان اندک میتواند به بهبود رشد روانی کودک بیانجامد. به جای آنکه برای کودک قصهای صوتی خریداری کنید خودتان برایش قصه بگویید. هیچ صدایی جایگزین صدای پدر و مادر نمیشود. کودک دوست دارد قصه را از زبان شما بشنود تا آرام بگیرد و بداند که دوستش دارید. به یاد بسپارید که سبک زندگی شما در آیندهی کودکتان موثر است.
خواندن داستان های کودکانه برای کودک هنگام خواب در شب، قدرت تخیل او را افزایش می دهد
خواه شما تصمیم دارید که صاحب فرزندی شوید یا خواه که اکنون پدر یا مادر هستید، شاید شنیده باشید که خواندن داستان کودکانه برای فرزند خردسال تان هنگام خواب در شب، بسیار مفید می باشد.
علی رغم این واقعیت که اکثر والدین تمایلی به این کار ندارند، آن هم به دلیل این که یک روز کاری طولانی، آن چند دقیقه کتاب خوانی را برای آنها خسته کننده و آزاردهنده می سازد، اما آن، تاثیر مثبتی بر سلامت روحی و روانی و احساسی و هیجانی کودک شما می گذارد.
در اینجا، به مرور بهترین فواید خواندن داستان برای کودکان هنگام خواب در شب، بپردازید، و در این صورت، هرگز در خواندن آن برای فرزند خود مضایقه نخواهید نمود:
1- افزایش قدرت تخیل کودک
خواندن داستان برای کودک هنگام خواب در شب، قدرت تخیل او را افزایش می دهد. کودکان باید قدرت تخیل سالمی داشته باشند، زیرا فکر و ذهنشان را به فعالیت واداشته و به آنها می آموزد تا به نحوی سریع و موثر بیاندیشند. و آنها به واسطه قدرت تخیل و شگفت انگیز خود، در آینده قادر به یافتن راه حل های سودمند و موثری خواهندبود. توانایی مجسم نمودن شخصیت ها، مکان ها و موقعیت ها و رویدادهای غیرواقعی و خیالی، زندگی ما را رنگین تر و شادتر می سازد، به همین دلیل، شما باید این مهارت را به فرزند خود نیز بیاموزید.
خواندن داستان برای کودکان، باعث اصلاح و تکمیل زبان آنها می شود
2- خلق لحظات ارزشمند و گرانبها
به راستی، خواندن داستان هنگام خواب در شب برای کودکان، لحظات فراموش نشدنی است. شما به عنوان پدر یا مادر، احتمالا خواهان آن هستید که فرزندانتان، آن اوقاتی را که شما هنگام خواب در شب برایشان داستان های سحرآمیز و شگفت انگیز می خوانید، به یاد آورند. زمان هایی که به یکدیگر شب بخیر می گویید و نظاره گر لبخند کوچک و دوست داشتنی فرزند زیبا و خواب آلود خود هستید، واقعا گرانبها و ارزشمند است. برای خلق آن خاطرات، چند دقیقه ای را به خواندن داستان برای فرزند خردسال خود، اختصاص دهید.
3- اصلاح و تکمیل زبان در کودک
خواندن داستان برای فرزندانمان، باعث اصلاح و تکمیل زبان آنها می شود. درواقع، ما بطور همزمان، هم برای آنها داستان می خوانیم و هم به آنها آموزش می دهیم، زیرا آنها اکثر کلماتی را که شما هنگام خواندن داستان ذکر می کنید، بلافاصله پس از شنیدن شان بکار می برند. گوش دادن به داستان های بسیار زیاد، به فرزندان کمک می کند تا افکار و عقایدشان را بهتر بیان کنند.
4- پرورش عشق و علاقه به کتاب خوانی در فرزندان
زمانی که شما هنگام خواب در شب، برای فرزندتان داستان می خوانید، در حقیقت شما با این کار، کودک خود را به خواندن کتاب های بیشتری در مسیر زندگی، ترغیب و تشویق می کنید. فرزندانی که عشق و علاقه بسیار زیادی به مطالعه دارند، صاحب والدینی هستند که در دوران کودکی برای آنها قبل از خواب، کتاب می خواندند. کودکانی که فقط به تماشای فیلم و کارتون می پردازند، تنها به دلیل آن است که فوائد کتاب خواندن را نمی دانند. سعی کنید فرزندان خود را به خواندن کتاب ترغیب کنید، زیرا بدین ترتیب، آنها در زندگی، بسیار موفق تر خواهند بود.
5- خواندن داستان برای فرزندان، آنان را به فعالیت وادار می کند
هنگامی که فرزندان، داستانی را از پدر و یا مادر خود می شنوند، تنها تصور کنید که چه سوال های زیادی در ذهنشان ظاهر می شود، مثلا، این چیست؟ آن چیست؟ آنها هنوز اطلاعات و آگاهی زیادی ندارند، اما هرچه که شما برایشان داستان بخوانید، به همان نسبت نیز آنها سوالات بیشتری می پرسند و هرچه آنها سوالات بیشتری بپرسند، به همان نسبت نیز پاسخ بیشتری دریافت می کنند و از هوش و ذکاوت بیشتری برخوردار می شوند. هر شب هنگام خواب، خواندن داستان را برای فرزندانتان آغاز کنید، و در نتیجه آنها سعی خواهند نمود که سوالات خود را حتی بدون کمک شما پاسخ دهند، زیرا مغزشان بهتر، سریع تر و به شیوه مبتکرانه تری فعالیت خواهدنمود.
درباره این سایت